جهنم شکلاتی
که می گن دنیای ماست . مگه نه ؟؟
همه مداد رنگی ها مشغول بودند ... به جز مداد سفید هیچکس به او کار نمی داد . همه می گفتند تو به هیچ دردی نمی خوری . یک شب که مداد رنگی ها تو سیاهی کاغذ گم شده بودند ... مداد سفید تا صبح کار کرد مهتاب کشید ... ماه کشید و اونقدر ستاره کشید که کوچیک شد ... کوچیک و کوچیکتر شد ... تا تموم شد ! صبح توی جعبه مداد رنگی ها ... جالی خالی اونو هیچ رنگی نتونست پر کنه ... ( ستاره عمرتون همیشه پر فروغ ) یا حق! آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان
|
||||||||||||||||
![]() |